غلامعلی با موفقیت و نمره های عالی ، دوره ابتدایی را به پایان می برد  و هر سال شاگرد ممتاز می شود . او با سن کم ، ولی جثه درشت ، وارد دبیرستان می گردد و با شور و علاقه فراوان ، به تحصیل  ادامه می دهد . او همچون گذشته با نمره های خوب ، تحصیلات متوسطه را به پایان  می برد  و در سن شانزده سالگی ، با بهترین معدل ، مدرک  دیپلم  را دریافت  می کند  و همان سال در کنکور  قبول شده ، و در رشته  انرژی  اتمی  وارد دانشگاه می گردد . در دانشگاه به خاطر کسب امتیاز  بالا ، بورس تحصیل در خارج از کشور به وی تعلق می گیرد ولی از پذیرفتن بورس ، سرباز می زند و تحصیل در داخل کشور را به خارج ترجیح می دهد .

غلامعلی ، همزمان با تحصیل در دانشگاه ، از کسب معارف دینی غفلت نمی ورزد  و به آموختن  و یاددادن به دیگران می پردازد . او « جامع المقدمات » را به خوبی یاد می گیرد و برای دوستان و همسالان آموزش می دهد . او از ده سالگی در انجام فرائض دینی مقید و از شروع تکلیف ، مقلد حضرت امام(قدس) می شود . از نوجوانی ، هر فرصتی که به دست می آورد ، کار می کند  تا خرج تحصیل خود را تامین نماید . اگر اوقات فراغتی  برایش پیش می آید ، به مطالعه کتابهای مذهبی مصروف می دارد .

پیچک پس از ورود به دانشگاه و آشنایی با تعدادی دانشجوی مسلمان و مبارز جدیتر از گذشته  وارد جریانهای سیاسی  می شود . او خیلی  سریع نسبت به مسائل سیاسی داخلی ، اطلاعات کسب می کند و با هوش و درایتی که داشت ، رژیم  شاه را رژیمی فاسد  و ظالم  می یابد و از این  رو ، مصممتر  از پیش ، وارد  مبارزات  سیاسی

می شود  . از آن پس تحت  مراقبت  و تعقیب  عوامل  ساواک قرار می گیرد . او طی فعالیتهای خود ، مبارزات خود را گسترش  می دهد ، اکبر حمزه ای ، یکی از همرزمان پیچک می گفت :  یک روز  در کتابخانه شخصی غلامعلی، دنبال  کتابی می گشتم ، دیدم لای یک کتاب ، یک کلت جاسازی شده است . تازه فهمیدم  که در مبارزات مسلحانه نیز  دست داشته است .

پس از شهادت پیچک  متوجه شدیم که او در سن پانزده سالگی طرح ترور خسروداد را می کشد بعد مساله را با نماینده  حضرت امام در میان  می گذارد که ایشان اجازه نمی دهد و او دوستانش را مجاب می کند که از ترور  خسرو داد صرف نظر  کنند .

با اوج گیری انقلاب  اسلامی ، غلامعلی با دلگرمی و امید بیشتر  ، به روشنگری و هدایت مردم می پردازد  . با ارائه تحلیلهای خوب سیاسی مفاسد و وابستگی  رژیم  شاه را افشا می کند و بویژه  قشر جوان را به مبارزه  علیه نظام ستمشاهی ترغیب می نماید . با ارتباطی  که با برخی از روحانیون  برجسته داشت ، اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) را چاپ و تکثیر و در اختیار دیگران می گذارد .

با تجاوز رژیم عراق به ایران  و تحمیل جنگی  نابرابر به انقلاب  نوپای اسلامی ،  پیچک عازم جبهه های نبرد  می "گردد  . از آن جا که لیاقت و شجاعت  او در درگیریهای کردستان که فرماندهان محرز بود ، به عنوان  فرمانده محور غرب کشور منصوب می شود .  پیچک توان بالای  نظامی  خود را در این  محور  به منصه ظهور  می رساند و با ارائه  طرحهای دقیق و واقع بینانه نظامی ، حیرت نیروهای  سپاه  و ارتش را برمی آنگیزد  . به رغم سن کم ذهنی نقاد و خلاق برخوردار بود و از این رو ، موفق  می شود  بهترین طرحهای عملیاتی را با توجه به شناسایی منطقه ارائه  نموده و اجرا نماید . او اغلب  شناساییها  را خودش  انجام می دهد  و تا عمق بیش از سی کیلومتر ، در پشت  جبهه دشمن  نفوذ می کند . با اجرای  عملیاتهای موفق در محور غرب کم کم شهرت و آوازه اش در غرب  می پیچد . توانمندی نظامی و اندام و قامت رشید پیچک  از او شخصیتی دوست داشتنی و در عین حال پر از ابهت می سازد . اکبر حمزه ای می گوید :

« آوازه پیچچ در غرب  کشور  پیچیده بود . هر کجا که می رفتی ، او را می شناختند ، از سومار  تا ارتفاعات  بمو . همین شهرت  او باعث شد که جذب  او شوم . رفته رفته با او که آشنا شدم . پای صحبتها و سخنرانیهایش نشستم . بینش سیاسی خوبی داشت . وقتی از سیاست حرف می زد ، گویی یک سیاستمدار برجسته ای است که سالها در عرصه سیاست  فعالیت داشته است . بیشتر شناساییها را خودش انجام می داد و تا پشت سنگرهای دشمن  هم نفوذ  می کرد . در عملیات « بازی دراز » آخرین کسی بود  که از ارتفاعات  عقب نشینی کرد .»

شهید پیچک اهل تقوا  و ورع بود  و در انجام فرائض دینی ، تقید و تعبد خاصی داشت . همان گونه که اشارت رفت،  از سن ده سالگی به نماز ایستاد . پس از انقلاب ، نماز شبش ترک نشد . در نماز آن چنان حضور می یافت که خارج  از خود را فراموش می کرد .

او اهل مطالعه و کتاب بود . در عین اشتغال به کارهای نظامی ، از فعالیتهای فرهنگی غافل نمی شد . سخنرانیهایش مشهور بود . او در اخلاق و رفتار الگوی دیگران بود . شهامت و شجاعتش کم نظیر بود . به حضرت امام خمینی(ره) عشق می ورزید  و تابع و مرید معظم له بود . در انجام هرکاری تنها  جلب رضای خدا را در نظر می گرفت و هرگز ریب و ریا به اخلاص او نفوذ نکرد .

شهید پیچک در عملیات  مطلع الفجر ، در نوک  پیکان  گردان وارد نبرد  علیه دشمن شد و در منطقه  « قاسم آباد» واقع در ارتفاعات « برآفتاب » با نیروهای دشمن تن به تن درگیرشد . نزدیک  ظهر روز 20 آذرماه 1360 در اثر اصابت گلوله به گلو و سینه اش ، به درجه رفیع شهادت نایل آمد .

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب ها : شهید غلام علی پیچک,

 نوشته شده در  شنبه 11 آبان 1398ساعت 14:5